بلاقا گؤره
بيزيم بو وئبلاق دا تكجه بيلگي لريزي آرتيرماق دان سونرا آيري بير آماج يوخوموز
بؤلوم لر
     
سایغاج
rss feed
سؤنمز وطن
بير وئبلاق آذربايجان و توركلر اوچون
آنا یارپاق       ایلگی      

 

نگاهي بر زندگاني علي بي حسين زاده

علي بي حسين به سال 1864 در شهر ساليان از شهرهاي آزربايجان شمالي در خانواده اي روشنفكر ديده به جهان گشود. اما به دليل از دست دادن پدر و مادر خويش در اوان كودكي بالاجبار به تفليس نزد پدربزرگ مادري خويش شيخ احمد ساليان رفت. علي بي حسين زاده تحصيلات نخستين خويش را نزد پدر بزرگ خويش آغاز نمود اما پس از مدتي روانه ي مدرسه اي گشت كه توسط ميرزا فتحعلي آخوندزاده در تفليس تاسيس گشته بود.  وي در دوران زندگي در تفليس و هنگامي كه جوان بود در خانه ي پدربزرگ خويش شيخ احمد با روشنفكران آن دوران بخصوص ميرزا فتحعلي آخوندزاده آشنا گشت و در صحبت هاي اين انديشمندان شركت جست و توانست در حين تحصيل در اين شهر به سه زبان روسي، عربي و فارسي تسلط كامل پيدا نمايد. وي پس از اتمام تحصيلات متوسطه در اين شهر راهي دانشگاه سن پترزبورگ گشت و در آنجا در دانشكده ي فيزيك مشغول تحصيل شد. پس از اتمام تحصيل در اين دانشگاه روانه ي استانبول شد و در آنجا نيز در دانشكده ي پزشكي ارتش تحصيلات خويش را به اتمام رسانيد. پس از اتمام دوره ي تحصيل در استانبول علي بي حسين زاده روانه ي باكو شد و در آنجا به كارهاي مختلفي چون روزنامه نگاري، طبابت، زبانشناسي، مترجمي، نويسندگي و ... پرداخت.

علي بي حسين زاده در سال 1889 با تني چند از همفكران خويش حزب اتحاد و ترقي را در تركيه تاسيس نمود و در سال 1897 بعنوان پزشك نظامي در جنگ عثماني و يونان شركت جست. وي در سال 1900 با شركت در امتحان ورودي دانشگاه پزشكي ارتش در تركيه با كسب نمره ي برتر بعنوان استاد در اين دانشگاه به تدريس مشغول شد. اما مدت زمان زيادي در اين منصب باقي نماند چرا كه به دليل فعاليت هايش، از سوي پليس مورد تعقيب قرار گرفت و مجبورا تركيه را ترك گفته و راهي باكو گشت. اما اين جدايي ديري نپاييد و علي بي حسين زاده پس از انقلاب تركهاي جوان در سال 1910 كه توسط حزب اتحاد و ترقي هدايت مي شد به استانبول بازگشت و در دانشگاه اين شهر با عنوان پروفسور مشغول به تدريس شد. علي بي حسين زاده در سال هاي 1911 و 1912 با همكاري تني چند از همفكران خويش انجمن هاي "تورك يوردو" (سرزمين ترك) و "تورك اوجاغي" (كانون ترك) را تاسيس نمود.

علي بي حسين زاده در سال 1917 با هدف همكاري در پروسه ي استقلال مسلمانان روسيه از اين كشور و جهت جلب رضايت كشورهاي اروپايي بخصوص آلمان روانه ي مجارستان گشت و در ديدارهاي مهمي كه با سياستمداران اروپايي داشت به بيان مشكلات تركهاي روسيه پرداخت. علي بي حسين زاده قبل از انقلاب بلشويك ها و زماني كه در باكو به سر مي برد پايه هاي تئوريك حزب "مساوات" را بنيان نهاد و مقالات متعددي را در ارگان اين حزب يعني روزنامه ي "آچيق سؤز" ( سخن بي پرده) منتشر نمود.

علي بي حسين زاده در سال 1933 از كرسي استادي در دانشگاهي كه تدريس مي نمود بازنشسته شد و در سال 1942 در منزل شخصي خويش در "اوسكودار" بدرود حيات گفت.

علي بي حسين زاده تمامي عمر خويش را به قلم فرسايي در باب ناسيوناليسم ترك پرداخت و آثار ارزشمندي را در اين باب به يادگار گذاشت. علي بي حسين زاده بسان ديگر همفكران خويش در آن زمان خواهان توسعه ي جوامع عقب مانده ي دنياي شرق بخصوص جامعه ي تركان بود. از اين رو با مطالعه ي تاريخ غرب و سير تكاملي مدرنيسم در جوامع توسعه يافته راه رهايي دنياي شرق را خلاصي از جهالت و تكوين روح ملي در جامعه ي ايشان مي دانست. علي بي حسين زاده فردي بود ليبرال و آزادي خواه، چنان چه نخستين ترجمه از كتاب مشهور "آدام اسميت" پدر ليبراليسم اقتصادي با عنوان "ثروت ملل" توسط وي وارد ادبياتسياسي و اقتصادي دنياي شرق گرديد.

 

علي بي حسين زاده و ناسيوناليسم ترك

علي بي حسين زاده در زماني چشم به جهان گشود كه فرهنگ تركان در سرزمين هاي گوناگون پاره پاره گشته و تحت تاثير فرهنگ هاي بيگانه اي چون فرهنگ فارسي، روسي و عربي در حال اضمحلال بود. وي با نبوغ ذاتي كه داشت در زمان تحصيل در دانشگاه سن پترزبورگ پي بدين مسئله برد و با مطالعات گسترده اي كه در باب زبان تركي و گستردگي آن انجام داد جرقه هاي ناسيوناليزم ترك را در خود مشاهده نمود. وي در دوران تحصيل در سن پترزبورگ و پس از آشنايي با فرهنگ غني تركان به مطالعه در باب جريان هاي ناسيوناليستي كه در اروپا در جريان بود پرداخت و به اهميت پديداري هويت ملي و حراست از آن در روند توسعه ي جوامع پي برد. وي پس از اتمام دوران تحصيل و جهت گسترده نمودن مطالعات خويش و عينيت دادن به انديشه ي ملي گرايي ترك راهي استانبول گشت و در دانشكده ي پزشكي دانشگاه ارتش مشغول تحصيل شد. وي در زمان تحصيل در اين دانشگاه با تاثيرگذاري بر بسياري از دانشجويان توانست گروهي از دانشجويان را جذب اين انديشه نموده و با خود همراه نمايد.

علي بي حسين زاده پس از بازگشت به باكو در سال 1904 در پاسخ به مبحثي كه يوسف آقچورا در نشريه ي "تورك" (ترك) منتشره در قاهره ي مصر به راه انداخته بود و در آن سعي مي كرد كه بدين پرسش از سوي روشنفكران پاسخي درخور داده شود كه براي تركان كداميك بهتر است؟ عثمان گرايي، اسلام گرايي يا ملي گرايي ترك. مقاله ي مبسوطي با عنوان ع.توراني نوشت و در آن از انديشه ي ملي گرايي ترك حمايت كرد و ترك هاي جهان را كه به يك زبان تكلم مي كنند سواي تفاوت در لهجه شان متعلق به يك ملت دانست. نخستين بارقه هاي "توران گرايي" علي بي حسين زاده از طريق اين مقاله خود را نشان داد.

پس از اين زمان، علي بي حسين زاده راه رهايي جوامع عقب مانده ي دنياي اسلام و بخصوص تركان را در اين سه مفهوم كليدي خلاصه نمود و تا آخر زندگي خويش به دفاع از آن پرداخت كه عبارت است از ملي گرايي، مدرنيسم و اسلام گرايي. اين انديشه ي علي بي حسين زاده از طرف انديشمندان بزرگي چون ضيا گؤك آلپ، احمد آغااوغلو، يوسف آقچورا، علي سوآوي و ... مورد حمايت قرار گرفت.

نگاه علي بي حسين زاده به اسلام گرايي نگاهي است كه امروزه از آن بعنوان روشنفكري ديني يا اسلام ميانه رو ياد مي كنند. علي بي حسين زاده خواستار اسلامي بود كه با حيات نوين بشري سازگار باشد و بتواند خود را با تمدن امروزي سازگار نمايد. علي بي حسين زاده با الگوگيري از پروتستانتيزم در مسيحيت خواهان اصلاحاتي در اسلام بود. بنا به اذعان وي فرهنگ ملت ترك بيش از هزار سال است كه با فرهنگ اسلامي عجين گشته است و نمي توان به يكباره اين فرهنگي كه ريشه در اخلاقيات تركان دوانيده است را ناديده گرفت. از اين رو جهت توسعه ي اجتماعي مردمان ترك زبان نيازمند اسلامي هستيم كه در آن بازنگري شده و مروج ارزش هاي دنياي جديد باشد.

پايه ي فكري ديگر علي بي حسين زاده تجددگرايي مي باشد كه تحت لواي معاصر شدن از آن ياد مي كند. علي بي حسين زاده ورود انديشه هاي مدرنيسم به جامعه ي تركان را روندي اجتناب ناپذير مي پندارد كه سبب ايجاد دگرگوني در زندگاني مردمان مشرق زمين خواهد شد. علي بي حسين زاده با طرفداري از تجددگرايي، به دفاع از مدرنيسم مي پردازد و قبول ارزش هاي دنياي مدرن را گامي رو به جلو در روند تكامل حيات ملي جامعه ي  تركان بيان مي كند.

سومين پايه ي مهم فكري علي بي حسين زاده ملي گرايي ترك مي باشد. در نگاه وي تمامي جوامع بشري در راه سير به جامعه ي مطلوب خويش و دست يابي به رفاه مردمان خود وامدار پديداري روح ملي مي باشند. انتقادي كه علي بي حسين زاده از جامعه ي زمان خويش مي كند اين است كه علت اساسي عقب ماندگي و عدم پيشرفت جامعه ي تركان نبود بيداري ملي در ميان ايشان مي باشد كه سبب گشته است در فرهنگ هاي ديگر آسيميله شده و تنها بعنوان پله كان ترقي ملل ديگر در حيات بشري نقش ايفا نمايند. به نظر وي مهمترين عامل پديداري روح ملي و شكل گيري هويت ملي در ميان تركان مسئله زبان و تاريخ ملت ترك مي باشد كه بايد در درجه ي نخست مورد توجه روشنفكران ترك قرار گيرد؛ چراكه بقاي ملي يك ملت وابسته به زنده ماندن زبان وي مي باشد و بازيابي اعتماد به نفس ملي در گرو آگاهي از تاريخ با شكو ملي است.

علي بي حسين زاده با پشت گرمي بدين انديشه ي خود نخستين فردي است كه در آزربايجان پايه هاي ملي گرايي ترك را بنا نهاد. اما تاثير وي تنها محدود به جغرافياي آزربايجان نمي باشد چنانكه به اذعان بسياري از اهل قلم انديشه هاي وي به جز محمد امين رسولزاده الهام بخش افرادي چون آتاترك و ضيا گؤك آلپ نيز بوده است. چنانچه اصول پيشنهادي ضيا گؤك آلپ در سالهاي 1911-1918 مبني بر "ملي گرايي ترك، اسلام گرايي و تجددگرايي" به گونه اي مستيقم تحت تاثير انديشه ي علي بي حسين زاده بوده است. با اين وجود علي بي حسين زاده مهمترين عامل در بيداري ملي گرايي در ميان تركان را وابسته به قدرتمند گشتن تركيه بيان مي دارد و نقش بسزايي براي تركيه در رهايي ملل ترك اسير قائل است.

علي بي حسين زاده نقش فعالي در بيداري ملل ترك اسير در روسيه ايفا نموده است. وي با استفاده از جايگاه اجتماعي و سياسي خويش در تركيه و به مدد روابط گسترده اي كه باسياستمداران تركيه اي داشته است كمك هاي شايان توجهي به فعالين ترك در روسيه نموده است. علاوه بر اين، چندين بار با سفر به كشورهاي گوناگون فرياد ملت هاي ترك اسير در روسيه را به گوش جهانيان رسيده است. بعنوان مثال در سال 1916 تحت عنوان "هيئت توران" سفرهايي به شهرهاي بوداپست، وين، برلين و لوزان داشته و در آنجا با شركت در كنفرانس هاي گوناگون به بيان مشكلات تركهاي ساكن در روسيه پرداخته است.

علي بي حسين زاده پيش شرط توسعه اي كه خود از آن با عنوان ترقي ياد مي كند را در وحدت ملي يا همان اتحاد مي داند. علي بي حسين زاده اين انديشه ي خود را در نام حزبي كه خود از مؤسسان آن بود به تصوير مي كشد. اين حزب، حزبي بود به شدت ملي گرا به گونه اي كه در اساسنامه ي خويش حيطه ي فعاليت خويش را سرزمين توران بيان نموده بود.

علي بي حسين زاده شيفته ي انديشه ي "توران گرايي" بود و پيش زمينه ي تحقق اين امر را در آفرينش زبان ادبي مشترك و سپس نزديكي فرهنگ اقوام مختلف ترك بيان مي نمود. علي بي حسين زاده با رجوع به تاريخ با شكوه تركان، راه تسلط دگرباره بر جهان هستي از سوي تركان را اتحاد اقوام ترك زبان در قالب اتحاد توران مي دانست و از اين منظر نقش قابل توجهي به مسئله ي فرهنگ، زبان و تاريخ قائل بود. از اين رو وي تمامي عمر خويش را به تحقيق و تفحص در زبان و تاريخ تركان پرداخت و تا آخرين لحظه ي حيات خويش از قلم فرسايي در اين باب دست نكشيد. اين قلم فرسايي كه با مقاله ي "عمر خيام" در سال 1890 ميلادي و زماني كه علي بي حسين زاده در استانبول مشغول تحصيل بود آغاز گشت تا مرگ وي ادامه يافت. در اين مدت علي بي حسين زاده مقالات زيادي را به رشته ي تحرير درآورد كه در نشريات گوناگون منتشر مي شد اما مهمترين نشرياتي كه علي بي حسين زاده ارتباط تنگاتنگي با آنان داشت بدين قرار است:

نشريه ي "كاسپي" منتشره در آزرابيجان بين سال هاي 1903-1910 ميلادي كه به زبان روسي منتشر مي شد.، نشريه ي "تورك" منتشره در قاهره ي مصر به سال 1904 ميلادي، نشريه ي "حيات" منتشر شده به سال هاي 1905-1906 ميلادي، نشريه "فيوضات" منتشرشده به سال هاي 1906-1907 ميلادي، نشريه ي "ارشاد" منتشره به سال 1908 ميلادي، نشريه ي "ترقي" منتشره به سال 1908 ميلادي، نشريه ي "حقيقت" منتشره به سال 1909 ميلادي.

به جز موارد فوق الذكر مقالات و اشعار وي در نشرياتي همچون "معلومات"، "تورك يوردو"، "يئني مجموعه"، "ايجتيهاد"، "يئني آدم"، "طب دونياسي"، "حاكميت ملي" و "تان" نيز منتشر شده است.

نشريه ي حيات كه در سال 1905 ميلادي  توسط علي بي حسين زاده و احمد آغااوغلو  منتشر شد تاثير بسزايي در بيداري ملي ميان آزربايجانيان و تركان عثماني داشته است. به گونه اي انديشمندان بسياري همچون احمد كمال نيز به همكاري با اين نشريه پرداختند. اما مهمترين بخش از انديشه ي علي بي حسين زاده كه همان "ملي گرايي ترك، تجددگرايي و اسلام گرايي" مي باشد در سال 1907 ميلادي و در نشريه فيوضات مطرح گرديد.

علي بي حسين زاده عشق به مفهوم انسان و انسانيت را مهمترين ويژگي مي دانست كه يك انديشمند بايد دارا باشد. وي كه پزشكي متخصص بود تمامي عمر خويش را صرف خدمت به فلسفه، ادبيات و پديداري روح ملي در ميان مردمان خود كرد. و بدين سبب نيز پروفسور "توران يازقان" از وي بعنوان "دده قورقوت" زمانه ياد كرد كه مجاهدتهايش وي را به قهرمان ملي تمام اقوام ترك بدل نمود.

در باب نگرش علي بي حسين زاده به اسلام نيز بايد اين امر را نيز بيان نمود كه نگاه وي به اسلام تحت تاثير تعاليم "ميرزا فتحعلي آخوندزاده" روشنفكر مشهور آن زمان بود. يعني اسلامي كه علي بي حسين زاده پشتيبان آن بود اسلامي بود بسيار ميانه رو كه اولويت آن احترام به مفهوم انسان سواي تعلق ديني اش باشد. چنان كه بارها وي از سوي متحجرين ديني زمانه ي خويش به كفرگويي متهم شد.

علي بي حسين زاده آشنا به فلسفه و ادبيات مغرب زمين بود و مطالعات بس فراواني در باب فلسفه و ادبيات مشرق زمين انجام داده بود. گواه اين مطلب آثاري است كه از وي به يادگار مانده است. علي بي حسين زاده در آن زمان، دنياي ترك را با انديشمنداني چون كانت، فيخته، هارتمان و تولوستوي آشنا نمود و آثاري از ايشان را به زبان تركي ترجمه كرد. علاوه بر اين به تدريس انديشه ي شاعراني چون فضولي و اميرعليشير نوايي در دانشگاه پرداخت.

مهمترين فعاليت سياسي علي بي حسين زاده مربوط به تاسيس و فعاليت در حزب اتحاد و ترقي مي باشد. اين حزب، حزبي بود ملي گرا كه توسط علي بي حسين زاده و افرادي همچون عبدالله جودت، ابراهيم تئمو و اسحاق سكوتي كه در نشريات "ترك" و "باغچه ي رمضان" با يكديگر همكاري داشتتند تاسيس شده بود و بر عليه سلطان عبدالحميد فعاليت مي كرد. علاوه بر اين علي بي حسين زاده از دوستان نزديك سرمايه دار مشهور آزربايجاني زين العابدين تقي يئف محسوب مي شد كه از طريق وي توانست به پرورش روشنفكران ملي گراي متعهد بسياري در آزربايجان همت گمارد. وي كه توسط دوست نزديك خويش احمد آغااوغلو اقدام به انتشار نشريه ي "حيات" نمودند توانستند نظر بسياري از اهل قلم را به خود جلب نموده و به همكاري با اشخاصي چون "اوزئير حاجي بي اوف"، "محمدامين رسولزاده"، "نريمان نريمانوف"، "جليل محمد قليزاده"، "عمر فائق نعمان زاده" و "ف.كؤچرلي" مبادرت ورزد.

يكي ديگر از تاثيرات مهم علي بي حسين زاده در سير تاريخ انديشه ي ملي گرايي ترك سياسي نمودن اين جنبش ملي گرايانه است. قبل از آنكه علي بي حسين زاده قدم در وادي عمل بگذارد و به ياري ديگر همفكران خويش ملي گرايي ترك را وارد مرحله ي جديدي نمايد، اين انديشه تنها در چنبره ي فعاليت هاي فرهنگي و آموزشي محصور بود. ملي گراياني كه پيش از علي بي حسين زاده در پديداري روح ملي تركان تلاش مي نمودند هيچ گاه به گونه اي آشكار صحبت از اتحاد سياسي تركان ننموده بودند، چنانكه انديشمند بزرگ دنياي ترك اسماعيل بي قاسپيرالي صحبت از اتحاد سياسي تركان را به آيندگان موكول نموده بود؛ اما علي بي حسين زاده با نگارش مقاله ي "نامه ي ويژه" در سال 1904 ميلادي در نشريه "ترك" منتشره در قاهره ي مصر به گونه اي آشكار سخن از اتحاد سياسي تركان راند و پس از انتشار اين مقاله، نوشتارهاي انديشمندان ترك وارد مرحله ي جديدي گشت كه در آن، ملي گرايي ترك ديگر به يك ايدئولوژي سياسي تبديل شده بود. اين مقاله ي علي بي حسين زاده كه با امضاي مستعار "تورانلي" منتشر گشت، پاسخي بود به پرسش انديشمند مشهور تاتار، يوسف آقچورا مبني بر اين كه براي توسعه ي جامعه تركان كدام گزينه را بايد برگزيد؟ اسلام گرايي، عثماني گرايي يا ملي گرايي ترك. علي بي حسين زاده در اين مقاله تنها راه براي پيشرفت جامعه ي تركان را در اتحاد معنوي ميان اقوام گوناگون ترك بيان مي دارد. به نظر علي بي حسين زاده تنها راه رهايي تركان مسلمان از فتنه انگيزي هاي "ايسم" هاي گوناگون  در شناخت خود و يكديگر، عشق به هويت و دفاع از هويت ملي است. بدين گونه، علي بي حسين زاده خود را به گونه اي آشكار طرفدار ملي گرايي ترك نشان مي دهد.

 

نتيجه گيري:

ملي گرايي ترك در قالب جنبشي سياسي كه به طرح خواست هاي ملي آزربايجانيان مي پردازد، در سال 1905 ميلادي و بواسطه ي انتشار نشريه ي "حيات" از سوي علي بي حسين زاده در جغرافياي آزربايجان مطرح گرديد. اگرچه شرايط سياسي و اجتماعي آن زمان، بنيان هاي ظهور اين جنبش در آزربايجان را فراهم نموده بود اما تلاش هاي علي بي حسين زاده و ديگر دوستان همفكر وي در آزربايجان بود كه وجهه اي سياسي به اين جنبش داد. از اين رو مي توان علي بي حسين زاده را نخستين ملي گراي ترك در تاريخ آزربايجان دانست كه با تاسي از فرايند دولت-ملت سازي در غرب سعي در بومي سازي آن در سرزمين مادري خويش كرد. علي بي حسين زاده فردي بود كه اگرچه رشته ي تحصيلي وي پزشكي بود اما تمام عمر خويش را صرف فلسفه، ادبيات و تاريخ نمود و تا آخرين لحظه ي عمر خويش دست از قلم فرسايي در باب ملي گرايي ترك نكشيد. علي بي حسين زاده بزرگمردي است كه نه تنها در تاريخ آزربايجان بلكه در تاريخ دنياي ترك به جهت مجاهدت هاي فكري و عملي خويش نطفه ي جنبش هاي ضد استعماري را نهاد و يگانه راه توسعه ي همه جانبه ي تركان را تعلق خاطر به هويت، زبان و تاريخ ملي بيان نمود.

 

منابع:

 

-Ali bey hüseynzadenin makaleleri üzerine bir araştırma, Ömer faruk süleymanoğlu, yuksek lisans tezi-kafkas üniversitesi

-Akçura yusuf, türkçülüyün tarihi, interntet

-www.resulzade.org


گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم :
یارپاق لار :
 
   
 
Powerd By : ARZUBLOG.COM Theme Designer : MyTheme.ir